امامت حقه در برگیرنده امامت رجالی است که خدای سبحان مستقیماً و منحصرا امامت عباد و بلاد خود را برای آن بزرگواران جعل کرده است.
مانند امامت برخی از پیامبران الهی که با توجه به تفاوت درجات، از مراتب متفاوت امامت برخوردار بودهاند؛ چون حضرت ابراهیم (علیهالسلام): «اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِمامًا» [ بقره/سوره۲، آیه۱۲۴] یعقوب و اسحق (علیهماالسلام): «ووهَبنا لَهُ اِسحقَ ویَعقوبَ نافِلَةً وکُلاًّ جَعَلنا صلِحین وجَعَلنهُم اَئِمَّةً یَهدونَ بِاَمرِنا»، [انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۲-۷۳] یوسف (علیهالسلام): «و لَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ ءاتَینهُ حُکمًا و عِلمًا...»، [یوسف/سوره۱۲، آیه۲۲] لوط (علیهالسلام): «و لوطًا ءاتَینهُ حُکمًا و عِلمًا...»، [ انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۴] موسی (علیهالسلام): «ولَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ واستَوی ءاتَینهُ حُکمًا وعِلمًا...»، [قصص/سوره۲۸، آیه۱۴] داود و سلیمان (علیهماالسلام): «... و کُلاًّ ءاتَینا حُکمًا وعِلمًا...» [انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۹]
و مثل امامت حضرت ختمی مرتبت رسول خدا محمد (صلیاللهعلیهوآله): «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ ورَسولُهُ...»، [مائده/سوره۵، آیه۵۵] «اَلنَّبِیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم...» [احزاب/سوره۳۳، آیه۶]
و مثل حجیت بی بی دو عالم حضرت فاطمة الزهراء و امامت مولانا حضرت امیرالمؤمنین علی و ائمه معصومین (علیهم السلام) که آیات فراوانی در قرآن کریم و روایات بی شماری از مجامع حدیثی فریقین دلالت تام بر امامت آن حضرات دارد:
آیاتی از قرآن مانند آیه تبلیغ، آیه ولایت، آیه مودت، آیه اولی الامر، آیه اِکمال دین، آیه تطهیر و آیه صادقین مؤید این حقیقت عظمی است. علامه حلی ره در کتاب نهج الحق و کشف الصدق به ۸۴ آیه در اثبات امامت مولانا امیرالمؤمنین الاامام علی(ع) و جانشینی وی پس از پیامبر استناد کرده است.
به علاوه از سوی حضرت ختمی مرتبت پیامبرخدا (ص) نص صریح و روشن (نص جلی) بر امامت و جانشینی بلافصل مولانا امیرالمؤمنین الاامام علی(ع) وجود دارد و روایات متواتری که در منابع روایی فریقین وارد شده مانند حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث ثقلین مؤید این حقیقت عظمی است.
به علاوه نصوص روایی و تاریخی به صراحت به این واقعیت اشاره دارند که برترینِ مردم پس از پیامبر خدا(ص) در علم، شجاعت، عدالت و سایر فضایل الهی و انسانی، مولانا امیرالمؤمنین الاامام علی (ع) بود و لذا از میان صحابه تنها آن حضرت استحقاق جانشینی پیامبر را داشتند.
بر اساس آیات و روایات مذکور منصب امامت به امر الهی و نص رسول خدا (ص) پس از مولانا امیرالمؤمنین الاامام علی(ع) به امام حسن(ع) و سپس امام حسین(ع) و پس از وی، به نُه نفر از اولاد او، یعنی امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع)، امام هادی(ع)، امام حسن عسکری(ع) و حضرت مهدی(عج) رسیده است.
حدیث دوازده خلیفه [شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۸۰؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۹۰] و همچنین نصوص متواتری که در آنها به امامت هریک از امامان حق (ع) به طور معین و جداگانه تصریح شده، مؤید این حقیقت عظمی است. همچنین برخورداری از علم لدنی، ولایت تکوینیه، ولایت تشریعیه، مقام عصمت کبری و ارتفاع جوهری و افضلیت و تعیین از جانب خداوند سبحان که از شرایط و ویژگیهای امام حق به شمار میروند و با توجه به برخی نصوص، سایر امامانِ پس از مولانا امیرالمؤمنین الاامام علی (ع)، هم معصوم بودهاند و هم در علم و سایر فضایل الهی و انسانی، برترینِ موجودات نظام خلقت و انسانهای تاریخ بشر بودهاند.
غیر از آن بزرگواران، هرکسی ادعای امامت و ولایت الهی بر عباد و بلاد پروردگار منان داشته باشد، کافر است و هرکسی به امامت و ولایت مدعیان دروغین امامت معتقد باشد مشرک است. بر این اساس کفر و شرک و نفاق و فسق مدعیان دروغین امامت و ولایت یا خلافت و اسلامیت و کفر و شرک و نفاق و فسق همه ی به ظاهر مسلمانانی که به امامت غیر رسول خدا و دوازده امام معصوم نامبرده علیهم السلام معتقدند، امری قطعی و ثابت است.